• وبلاگ : از دوست به يادگار دردي دارم
  • يادداشت : بر بلنداي رؤيا
  • نظرات : 8 خصوصي ، 45 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + alireza 

    ما را به خانه رسانيد كه مستيم سرشار غم و مست ومي جام الستيم

    نشناخت كسي گر دل بشكسته ما را خود نيز ندانيم كه بوديم كه هستيم

    " عشق تو آهسته و آرام ولي مدام سراغ سينه مرا گرفت"

    مرا اندکي دوست بدار اما طولاني....

    سلام فرزاد جان

    مرسي که نوشته‌هاتو کوچيکتر کردي. اون حديث امام علي(ع) که گذاشته بودي خيلي دوست داشتم اما حذفش کردي!!! قالب وبتم بهتر از قبليه. البته بازم مرسي که سوالات نظراي قبليمو جواب ندادي!!!!!! يادم مي‌مونه!!

    مرسي سر زدي ببخش من دير به دير ميام نت وقت نمي‌کنم سر بزنم.

    درباره اين نوشته‌ات هم مي‌دوني توي همه‌ي نوشته‌هاي قبليت وقتي شروع مي‌کني يهو مي‌ري به اوج اما اونو به سرانجام خوبي نمي‌رسوني. البته اين نظر منه. خيلي خوب توصيف مي‌کني خيلي خوب با کلمات بازي مي‌کني اما به يه پايان خوب نمي‌رسوني.

    ببخشيد من يه کم بي رودرواسي نظرمو مي‌گم!

    موفق باشي عزيزم

    سلام دوست خوبم

    ممنون كه سرزديد

    وبتون خيلي قشنگه

    موفق وپايدار باشيد

    از دوست به يادگار دردي دارم كان درد به صد هزار درمان ندهم

    وبلاگ قشنگي داريد

    موفق باشيد

    + مهسا 
    ممنون دوست خوب
    سلام دوست خوبم
    ممنون به من سر زدين
    وبلاگتون خيلي قشنگه
    اگه با تبادل لينک موافق بودين خبرم کنين
    فعلا...
    متن قشنگي بودقلب خوشحال ميشم به من هم سر بزني
    www.zendegibatameshokolat.persianblog.ir
    khili ziba naveshtin ahnge besyar zibaye ka gozashtin havye khasi be inja dadee .. shoma inja chizi ro bayan kardin ka man salha tajrobe kardam khili ja khordam harfaye delee mano injori ziba bayan kardi ... khili khili ziba ast ... گلگلگلگلگلگلگل7 7 7
    اي آنکه زنده از نفس توست جان من
    آن دم که با تو‌ام، همه عالم ازان من
    آن دم که با توام، پُِرم از شعر و از شراب
    مي‌ريزد آبشار غزل از زبان من
    آن دم که با توام، سبکم مثل ابرها
    سيمرغ کي‌ رسد به بلندآسمان من
    بنگر طلوع خنده‌ي خورشيد بر لبم
    زان روشني که کاشتي اي باغبان من!
    با تو سخن ز مهر تو گفتن چه حاجت است؟
    خود خوانده‌اي به گوش من اين، مهربان من
    فوق العاده بود...دست
    + دربا 
    سلام_ استاد گرامي

    هر مطلب هر چند ساده به قلم شما رنگ و بوي عشق مي دهد متشکرمگلگل
    + رهگذر 
    لبخندسلام
    زيبا...خيلي زيبادست

    اي ياد دوردست . که دل مي‌بري هنوز
    چون آتش نهفته . به خاکستري هنوز
    هرچند خط کشيده . بر آيينه‌ات زمان
    در چشمم . از تمامي خوبان سري هنوز
    سوداي دلنشين . نخستين و آخرين!
    عمرم گذشته است . و توام در سري هنوز
    اي چلچراغ کهنه که ز آن سوي سالها
    از هر چراغ تازه . فروزان‌تري هنوز
    بالين و بسترم . همه از گل پياکني
    شب بر حريم خوابم . اگر بگذري هنوز
    اي نازنين درخت . نخستين گناه من!
    از ميوه‌هاي وسوسه . بار‌آوري هنوز
    آن سيب‌هاي راه به پرهيز بسته را
    در سايه‌سار زلف . تو مي‌پروري هنوز
    با جرعه‌اي ز بوي تو . از خويش مي‌روم
    آه اي شراب کهنه!‌ که در ساغري هنوز
    گلگل

    سلام

    فرهادم وسوزعشق شيرين دارم

    اميد لقاء يارديرين دارم

    طاقت زكفم رفت وندانم چه كنم

    يادش همه شب در دل غمگين دارم

    ممنون كه بباحظورت كلبه تنهاي ام را سبزنمودي

    پاسخ

    خيلي خوب بود

    سلام سلامممممممممممممم

    پستتون بسيار زيبا و پر بار بود بهتون تبريك ميگم ...

    از اينكه خبرم كردين بينهايت ممنون ...

    لحظه و احساس تنها

    غمگين نشسته با ماه

    در خلوت ساكت شبانگاه

    اشكي به رخم دويد

    ناگاه روي تو شكفت در سرشكم

    ديدم كه هنوز

    عاشققققققققققم .... آه !!!!!!!!!!!

    پاسخ

    خواهش مي کنم ولي اميدوارم روزي شه که همه و همه معني کهمل عشق را بدانند.....
       1   2   3      >