• وبلاگ : از دوست به يادگار دردي دارم
  • يادداشت : آينه ي عشق
  • نظرات : 3 خصوصي ، 47 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    سلاااااام !! مطلبتون خيلي قشنگ بود !! وبلاگ خوشتيژي هم دارين ! من آپم دوس داشتين بياين !

    سلام دوست من

    ممنون از حضورتون در هواي باراني

    وبلاگ زيبا و دلنشيني داريد.....قلمتون پاينده

    نوشته زيبايي بود

    موفق باشيد

    ياعلي

    + دريا 
    عطر باران

    تو مگر عطر دلاويز گُل باراني

    که هواي دل من گشته چنين باراني

    خوب رؤيايي من پُر شده از بوي بهار

    دل سودا زده ام، چونکه به گل مي ماني

    کوچه هاي دل خود آب زنم تا که مگر

    بگذاري قدمي در دل من، پنهاني

    کاش در دامن تنهايي من خيمه زني

    تا رهايم کني از اين همه سرگرداني

    دل خراب از غم عشق است وليکن اي دوست

    نيست پرواي من از تجربه ي ويراني

    هر زمان پيش رُخت غرق نيازم ديدي

    ناز کن ناز گلم، ناز تو را ارزاني

    مي گشايم سحر از شوق چو «آرش» در ِ دل

    تا گل عشق، تو در باغچه ام بنشاني
    سلام روز بخير ....عالي بوددستهورا...با مطلبي آپيدم خوشحال ميشم عطر قدمهاي سبزت طنين انداز كلبه كوچكم باشه..روز قشنگي داشته باشي روز خوش مهربونم
    سلام

    چه زيباست زندگي را به قمار نهادن و چه پند آموز است گاهي اميدوارانه بردن و گاهي ناکامانه باختن اما :

    خنک آن قمار بازي که بباخت هر چه بودش بنماند هيچش الا هوس قمار ديگر
    _____****سلام_______****
    ___***____***____***__ ***
    __***________****_______***
    _***__________**_________***
    _***________من آپم _______***
    _***_____________________***
    __***__منتظر حضور سبزت __***
    ___***_________________***
    ____***______________ ***
    ______***___________***
    ________***_______***
    __________***___***
    ____________*****
    _____________***
    ______________موفق باشي
    + دريا 
    مي شکند سکوت غريبانه اتاق با آه سوزناک دلم با فريادي ونهيبي بر خود!تا شايد به خود آيد اين جان خمود و خواب آلود من در انتظار تو به آينه مي نگرم با اين هيبت دلقک وار هم اما از شدت غصه به خنده در نمي آيم !گريه ام مي گيرد.....چون با يک چشم هم مي توان ديد نقش درد آلود زندگي را در آينه..............
    آرام,مبهوت,سنگين,غمزده....پشت بر اينه شايد,هيچ!وشايد همه چيز .....تو برايم رايحه اياي همسفر باد حضوري غريبانه و کوتاه وفضاي انباشته اتاق که بوي تو را دارد روي بر مي گردانم با ترس با اميد با اميدي که شايد تو را ببينم نشسته سرد و بي حرکت درون مبل کنار پنجره يا رو به آينه با آشکارا خشمي که به من گرفته اي وبا نگاه سنگين ارزو ها قدم زنان در اتاق مي گردم بدنبال سايه اي !!
    صدايي مي شنوم به گمانم تو هستي
    اما نه چيزي در وجودم مي شکند
    شايد بغضي به قدمت تمام تنهائي ها ست که صدا مي کند
    آواي آهي به اميد پروازي ديگر
    رهيدن و رها شدن
    شايد هم صداي بدرود من است که نرم و سبک با کوله باري در حال گريز است

    اين بار در آينه تصوير دلقکي است که مي خندد به من به تو به همه تلخ کاميهائي که بر خود هموار کرديم××نگاه شما به آ
    يعني اونقدر زيبا بود که نميدونم چي بگم..... خيلي زيبا بود! شوکه شدم.... دوستش داشتمگلدست
    سلام
    خوشحال ميشم اگر يک سر به وبلاگم بزني و در نظر خواهي شرکت کني.
    سلام به روزم خوشحال ميشم بيايد
     <      1   2   3   4      >