نفست اي آشناچون سكوت شب رسادر پاييز ، در گلريزتو بمان اي همصدادست تو خورشيد مندر شب دريا شدناي جاري ، اي روشناز فردا حرفي بزندر شب خاموشي صحرا اي خورشيدصبح سرشار صداي ما باششور آوازم تويي در اين ساحل اي دلبال پروازي براي ما باش