من - نيمه شبي تاريک در قبرستان خويشتنتو - طلوعي زيبا در اقيانوسي آراممن - جعبه اي از باروت ، پرتو - گلداني از زنبق ، زيبامن - نيمه راهي گمگشتهتو - ميانبري عاشقمن - هميشه در راهتو - هميشه منتظرمن - عاشقي خسته جانتو - صدايي آرام بخشمن - تکه يخي سرگردانتو - دريايي بيکرانمن - گنه داري بي پايانتو - گنه بخشي بلاعوضمن - بنده ي حقير و پست توتو - خدايي بخشنده و دوستدار منمن - گدايي هميشه طلبکارتو - نعمت داري هميشه بدهکارمن - انساني بي نسبتو - پروردگاري تنها